نقشی که بیمه میتواند در رفع معضل معوقات بانکی و جریمه تاخیر آن داشته باشد.
تعالیم اسلام به عنوان یک دین کامل، دربرگیرنده کلیه مفاهیم، از جمله رفاه اقتصادی و پیشرفت مسلمانان در زندگی شخصی و اجتماعی است. یکی از موضوعات مهمی که در جهان کنونی، اکثر ما انسانها با آن سروکار داریم، موضوع بیمه است؛ موضوعی که بسیاری از افراد با ماهیت کلی، جنبههای شرعی و مخصوصا جایگاه آن در اقتصاد اسلامی آشنایی ندارند و حتی در مباحث علمی و آکادمیک هم توجه چندانی به جایگاه بیمه در اقتصاد اسلامی صورت نگرفته است. برای بررسی اینکه نظر اسلام درباره بیمه چیست و اساسا بیمه چه جایگاهی در اقتصاد اسلامی دارد، خبرگزاری ایکنا، با دکتر محمدجواد توکلی پژوهشگر اقتصاد اسلامی و عضو هیئتعلمی گروه اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میآید:
به عنوان سؤال اول بفرمائید چه تعریف جامعی از بیمه در اقتصاد اسلامی وجود دارد و نگاه اقتصاد اسلامی به موضوع بیمه، چگونه است؟
بحث بیمه در فضای اقتصاد اسلامی با بحثی به نام «ضمان» مرتبط است که مثلا وقتی میخواهیم ساختمان یا ماشینی را بیمه کنیم به این معنی است که شخص ثالثی قبول میکند ضامن خسارتهای احتمالی این پروژه اقتصادی باشد. در ادبیات دینی و فقهی، ضمان قبول شده است؛ البته دعوایی هم بین فقها درباره مفهوم ضمان وجود دارد و معمولا اقتصاددانان اهل سنت، ضمان را اینگونه تفسیر میکنند که وقتی کسی ضامن میشود دو نفر ضمانت پیدا میکنند. فرض کنید اگر شما تسهیلاتی را از بانک گرفته و کسی را به عنوان ضامن به بانک معرفی میکنید در دیدگاه اول هم ضامن متعهد میشود هم شما، اما در فقه شیعه بیشتر نقل ضمه مطرح شده است و بیمه در اقتصاد اسلامی، ماهیتی اینچنینی دارد.
آیا در اقتصاد اسلامی نگرشهایی درباره اشکال شرعی بیمه وجود دارد؟
برخی از محققان اقتصاد اسلامی (اکثرا علمای اهل سنت) بیمه را از نظر فقهی دارای مشکل میدانند و چند اشکال اساسی به این بحث مطرح میکنند یکی از اشکالات اساسیشان این است که بیمه یک عقد غرری است؛ مثلا وقتی شما ماشینتان را بیمه شخص ثالث میکنید دقیقا مشخص نیست که چقدر خسارت بر این ماشین وارد میشود و دوطرف چه تعهداتی دارند؟ و این غرر باعث میشود چنین عقدی باطل شود.
یعنی بیمه هم یکی از عقود اسلامی همانند مرابحه، مضاربه و… است؟
با این اسمی که ما برای آن میگذاریم، تابع عقد ضمان است؛ یعنی مثلا من ضامن میشوم که اگر ماشین شما آسیبی دید من خسارتش را پرداخت میکنم؛ البته قالبهای مختلفی را میتوان برای آن در نظر گرفت که یکی ضمان، یکی کفالت و مفاهیم دیگر است اما چیزی که در ادبیات اقتصاد اسلامی به عنوان بدیل برای بیمه از جانب اقتصاددانان اهل سنت به خاطر همان اشکالالی که عنوان شد که بیمه غرری است و ضرر در آن مطرح است و گاهی حالت قمارگونه دارد مطرح میکنند موضوعی به نام بیمه تکافل است که در بسیاری از کشورهای اسلامی هم اجراء میشود.
منظور از این تکافل چیست؟
تکافل ساختار بیمهای پیشنهادی توسط برخی اقتصاددانان اهل سنت است که در کشورهایی همانند مالزی اجراء میشود و ضمانت به مفهوم ضمان فقهی ما وجود ندارد و ماجرا این است که هرکسی مبلغی را به عنوان سهم خود در این بیمه پرداخت میکند و چیزی شبیه تامین اجتماعی ماست که مبلغی از حقوق کارمندان کم میشود و بعدا از این مبلغ به عنوان حقوق بازنشستگی افراد پرداخت میشود و تکافل مطرح شده توسط این دسته از اقتصاددانان هم چنین ماجرایی دارد؛ مثلا اگر ماشین یا ساختمانی بیمه میشود، کارکردش این است که این پول با پولهای دیگر سرمایهگذاری شده و از محل عواید این پولها، خسارتهای احتمالی پرداخت میشود.
پس در این صورت با قمار متفاوت است.
بله. بیمهای که در فضای فقه شیعی مطرح است به این دلیل که ما مشکلی با بحث ضمان نداریم دیگر نیازی احساس نشده که تکافل مطرح شود؛ البته الان برخی از اندیشمندان اقتصاد اسلامی برخی مقالات نوشتهاند که این تکافل بهتر از الگوی بیمه است و استدلالشان هم این است که اگر ما از سیستم تکافل استفاده کنیم، آن پولها، یک نشو و نما و رشدی دارد و شاید مضراتی که بیمه دارد که مثلا مخاطرات اخلاقی در آن وجود دارد و بیمه کننده مالک حق بیمه شده و کاری ندارد که شما چه کار میکنید؟ را هم نداشته باشد. حتی در این هم تشکیک هست که آیا واقعا تکافل از نظر کارکردی بهتر از بیمه عمل میکند یا نه؟ ولی مجموعه مقالاتی در دفاع از این بحث مطرح شده است.
درباره سابقه بیمه در اقتصاد اسلامی توضیح دهید. این بحث از چه زمانی در اقتصاد اسلامی مطرح شد؟
از قدیم بحث ضمان مطرح بوده اما بیمه به عنوان یک پدیده مستحدثه سابقه چندانی ندارد و این بحث پردامنهای است؛ چراکه بیمه زمانی مطرح شد که جوامع به سمت جوامع مدرن و پیشرفته حرکت کردند. قبلا نیاز چندانی به این بیمهها نبود. مثلا هنگامیکه اینهمه وسیله نقلیه وجود نداشت احتیاجی به بیمه شخص ثالث نبود. البته قبلا در سابقه تمدن اسلامی، ما سبک دیگری از بیمه داشتیم که متفکران مسلمان معتقدند بازدارندگیاش خیلی بهتر بوده است و آن، چیزی بود که اصلاحا به آن «ضمان عاقله» میگفتند. چون مشکلی که قبلا وجود داشت، این بود که اگر طفلی که قوه عاقله چندانی ندارد شخص دیگری را بکشد دیه این شخص باید بر عهده چه کسی باشد؟ بنابراین ضمان عاقله مطرح شده که به این معنی است که اگر این فرد پول نداشت که دیه را بدهد باید پدرش دیه را پرداخت کند و اگر او هم نداشت باید پدربزرگ و در نهایت اقوامش پرداخت کنند. این خصوصیاتی داشت که حالت بازدارندگی دارد؛ به این معنی که شما مواظب خانواده خود خواهید بود؛ چون میدانید که اگر خطایی کنند شما هم گرفتار این ماجرا خواهید شد ولی در بیمههای کنونی، اینگونه نیست و حالت بازدارندگی ندارند؛ چون میبینیم خیلیها وقتی بد رانندگی میکنند و شما اعتراض میکنید که ممکن است کسی را بکشید میگویند که ماشین من بیمه است و بیمه، دیه آن را پرداخت میکند و این باعث میشود که افراد احساس امنیت خاطر کرده و در این صورت آنگونه که باید و شاید مراعات دیگران را نکنند.
آیا میتوانیم این ضمان عاقله را امروزی کرده و در ساختار بیمه کنونی استفاده کنیم؟
به نظرم اگر اینکار را میکردیم بهتر از این سیستم اقتباسی است؛ چون سیستم بیمه ما اقتباس شده از سیستم اقتصاد متعارف است اما تطبیقاتی هم دادیم که مثلا آیا در قالب عقد ضمان قرار میگیرد یا نه؟ ولی شاید مهم، کارکرد بیمه است و مشکلی که الان در اقتصاد غرب هم با آن دسته و پنجه نرم میکنند همین مشکل انگیزهها و مشکل مخاطرات اخلاقی است که ساختار بیمه ممکن است به افراد بدهد که خیلی هم مراقب رفتار خود نباشند و اگر تصادفی هم پیش آمد چندان مهم نیست و ما این رویه را در رفتار بسیاری از رانندگان میبینیم که هیچ دغدغهای ندارند.
آیا تکافلی که شما مطرح کردید بر اساس همکاری اعضاست؟ یعنی عدهای از اعضا همکاری کرده و در هنگام نیاز به یکدیگر کمک میکنند؟ و اگر اینچنین است چه تفاوتی با بیمهای که ما میشناسیم (بیمه متعارف) دارد؟
تفاوتش این است که شما هنگام پرداخت حق بیمه، امنیتخاطر را خریداری میکنید و طرف مقابل (بیمه کننده) هم امنیت خاطر را به گونهای به شما میفروشد و برای شما اهمیتی ندارد که این پولی که به بیمهگذار پرداخت میکنید صرف چه چیزی میشود؟ چون بیمهگذار مالک پول شده و آن را در راستای منافع خود، مدیریت میکند اما در تکافل، پولی که شما پرداخت میکنید به عنوان آورده شما در سیستم است و همانند نوعی تعاونی یا تامین اجتماعی است و جالب این است که برخی بانکهای اسلامی سعی کردهاند از این سیستم تکافل برای جایگزینی جریمه تاخیر استفاده کنند؛ مثلا یک صندوقی به نام صندوق بیمه تسهیلات تاسیس کردند که هرکس بر اساس تسهیلاتی که گرفته باید سهمی را به این صندوق بپردازد و از طریق عواید این صندوق بدهی افراد ناتوان از پرداخت بدهی، پرداخت میشود و این نوعی همکاری جمعی است برای اینکه مشکلات افرادی که از سیستم آسیب میبینند برطرف شود و اینجا در واقع میتوان گفت که چیزی همانند حق بیمه است که شما میپردازید اما چون منابعی که در این صندوق هست متعلق به بانک نیست و عوایدش به بانک نمیرسد و یک صندوق جداست دارای کارکردی خیرخواهانه است و نوعی تعاون در خیرات صورت میگیرد و به نظرم آنان در طراحی این صندوق از اقتصاد متعارف، خارج شده و به سمت همان بیمه تکافل رفتند.
آیا ما هم میتوانیم چنین موردی را در مهندسی ابزارهای مالی اسلامی، روزآمد کنیم؟
بله. خوبی چنین کاری این است که ما از مشکلاتی که ناشی از تقلید کورکورانه از نهادهای اقتصادی متعارف و دیگر مشکلات بیمه متعارف که ما از آن رنج میبریم و نتوانست کارکرد مطلوبی که ما میخواهیم را داشته باشد در امان میمانیم اما اینکه ما چگونه بتوانیم این مهندسی بیمه در اقتصاد اسلامی را انجام دهیم نیاز به کارهای بیشتری دارد.
منظور شما از این کارکرد مطلوبی که بیمه باید داشته باشد چیست؟
کارکرد مطلوب این است که هدف بیمه، عمدتا بازدارندگی است اما در بسیاری از موارد، بیمه کارکرد جبرانی پیدا کرده است. مثلا الان در بیمه اتومبیل دو کارکرد برای بیمه میتوانیم در نظر بگیریم؛ یکی اینکه رانندگان کمتر جرم کنند و دوم، اگر خلاف کردند ما بتوانیم خسارت وارده را جبران کنیم؛ درحالیکه در بیمههای کنونی، خاصیت جبرانی بر خاصیت بازدارندگی غلبه پیدا کرده است؛ یعنی بیمه به گونهای آمده آسیبپذیری شما را نسبت به خسارتهای احتمالی جرم، کم کند و این باعث میشود شما از نظر انگیزشی به سمتی بروید که تمایلی به خودکنترلی نداشته باشید. البته شرکتهای بیمه از برخی ترفندها استفاده میکنند؛ مثلا میگویند اگر یکی از کوپنهای بیمه شما کم شود بعدا از تخفیف بیمه برخوردار نمیشوید و با چنین مکانیزمی سعی کردند که آن مشکل انگیزشی را حل کنند که البته این هم به طور کامل نمیتواند مشکل را حل کند.
آیا استفاده برخی از بانکهای اسلامی از بیمه تکافل برای جبران جریمه تاخیر نتایج موفقیتآمیزی داشته است؟ و به نظر شما آیا ما هم میتوانیم چنین کاری را در ایران به صورت موفقیتآمیز انجام دهیم؟
من این را در چند بانک اسلامی همانند بانک اسلامی اردن و بانک اسلامی سنگال دیدهام که انجام دادهاند و به نظرم تا حدودی موفق بوده است. این روش، حداقل توانسته است افراد ناتوان را نجات دهد. میدانیم که در سیستم بانکی ما اثبات اینکه شما ناتوان هستید بسیار سخت است و باید به دستگاه قضایی رفته و این را اثبات کنیم و این هم تبعاتی دارد و گاهی اوقات افرادی ناتوان هستند اما در سیستم قضایی خود را ناتوان معرفی نمیکنند و جریمههای تاخیر مضاعف را پرداخت میکنند. این سیستمی که من عرض کردم تلاش دارد برخی از افراد ضعیف را به صورت درونسیستمی حمایت کند؛ بنده موردی را مشاهده کردم که شخصی مبلغ ۴ میلیون تومان برای درمان بیماری قلب خود وام گرفته بود اما بعد از عمل، یک سال نتوانسته بود کار کند و متاسفانه در سیستم بانکی، این یک سال به عنوان تاخیر حساب شده و باید حدود ۸ تا ۱۰ میلیون تومان پرداخت کند و تلاش او برای اثبات ناتوانی هم به جایی نرسید. پس این بیمه تکافل، حداقل میتواند راهکاری برای جبران جریمه تاخیر بانکی افراد ناتوان باشد. البته الان مشغول فعالیت بر روی طرحی برای ایجاد صندوق بیمه تسهیلات هستیم که امیدواریم در صورت آماده شدن، آن را معرفی کنیم که شاید راهکاری برای حل برخی مشکلات باشد.
منبع: خبرگزاری ایکنا
#ایران_تکافل